مادر شوهر

جوانی عاشق دختری شد ومیخواست با او ازدواج کند
روزی دختر را به همراه دو دوست دخترش به منزل دعوت کرد

و به مادر گفت میخواهم حدس بزنی که عشق من کدامیک است

بعد از رفتن آنها از مادر پرسید: توانستی دختر مورد علاقه مرا

از این سه تا تشخیص بدهی

مادر گفت: بله

ومشخصات دختر را بیان کرد

پسر با تعجب پرسید: مادرم از کجا فهمیدی که این دختر مورد علاقه

من است؟

مادر جواب داد: سبحان الله نمیدانم چرا ازش بدم اومد‎


دل نوشته

...

و طراوت می خواهد

                                خاک دلم!


ضد حال!!!

فکر کن صبح ۷:۳۰ بیدار شی و حال نداشته باشی از جات بلند شی. آخه شب خسته و کوفته پناه بردی به رختخواب و می طلبید حسابی بخوابی. فقط یه چی حالتو میگیره!!!

اینکه شب تا صبح رو تو خواب از کوه بری بالا !

چقده خستم!! 


بیا بگیر اینم

هر جورش و دیده بودیم اینجوریشو ....